نامیرا

حالا شایدم خیلی بد نباشه اگه کم بیاریم وسط زندگی، ولی خب چیزی که هست اینه که ما از اولشم واسه کم آوردن ساخته نشده بودیم. 

ما از اولشم آدم «رفتن» بودیم. «واستادن» تو تنظیمات کارخانه‌مون نبوده اصلا. 

این خیلی عالیه؛ مگه نه؟ :)


مگه میشه؟:/



اگه قرار باشه بهترین فیلم یا انیمیشنی رو که دیدید بهم معرفی کنید، چی معرفی می کنید؟ :)))


* رتبه دو رقمی منطقه 2 میگفت که سقف ساغت مطالعه ش 11 ساعت بوده !! میگفت تازه یه روز که خودشو کشته و خیلی اذیت شده تونسته 11 ساعت بخونه. بهم برخورد راستش :/

** و همچنان میگفت هفته ای سه تا فیلم میدیده :/ بازم بهم برخورد :/ دیدم چقدر دارم خودمو اذیت میکنما :/ 

*** و همچنان تر من نمیفهمم با چه کیفیتی میخونده که اونجوری شده... والا من ساعت مطالعه م از اون بیشتره الان :/ 

**** حالا ولش کنید اینا رو :))) این آخر هفته قراره به خودم یه خرده استراحت بدم :))) به سوال اول پست جواب بدید :)))


صرفا جهت ثبت :)

اینقدر همه‌تون دارید میگید برف اومد، منم لازم دونستم بگم صبحی اینجا برف اومد و تو راه که میرفتم مدرسه کلی ماشین با هم تصادف کردن:/ و معلما و خودمونم دیر رسیدیم مدرسه. و وسط برف کاپوچینو خوردیم با بچه های کلاس :))))) دلچسب ترین بخشش همینجاش بود اصلا:))) منتها هر دو نفر یه بسته رو خالی کردیم تو یه لیوان آبجوش... خیلی رقیق بود ولی چسبید :)))

و خب الانم که دارم اینا رو مینویسم، برفا خشک شدن:/ یعنی چی؟ یعنی نه تنها ذوب شدن، بلکه آب حاصل از اونها بخار هم شد:/// یه همین سادگی... منتها هوا خیلی سرده و ما هنوز امیدمونو برای تعطیل شدن فردا از دست ندادیم :)))

به هر حال زمستان بهاری خود را اینگونه میگذرانیم :)

غرغرانه (2)

من همیشه به یه آدم بیخیال معروف بودم. حتی اون موقع هایی که از استرس داشتم میمردم هم همه بهم میگفتن خوش به حالت که اینقدر ریلکسی :| الانم همونه البته. من بازم به یه آدم بیخیال معروفم چون هیچکس آثار استرس رو در من نمیبینه مگه اینکه دستامو بگیره و از سردیشون بفهمه. به هرحال خودم که میفهمم چقدر استرس دارم و چقدر داره مغزمو میخوره استرسای بیخودی.

امروز بالاخره به این نتیجه رسیدم که واقعا نمیشه ثبت نام کنکور رو تو خونه انجام بدم و باید بریم کافی نت. چون در هر صورت هرکارشم که بکنم، واسه اسکن عکسم باید بریم کافی نت. حالا استرس دارم که نکنه آقای کافی نتی یهو به جای تجربی برام ریاضی بزنه؟ یا نکنه کارشو بلد نباشه و همه زحمتامو بفرسته هوا؟ یا نکنه نذاره اطلاعاتمو ده بار چک کنم و یه جاییش اشتباه بشه؟ یادمه سر نمرات نهایی هم همش استرس داشتم که نکنه مصحح یه طرف برگمو فقط تصحیح کنه و منم به وقت اعتراض نرسم و مثلا 10 بگیرم؟ :|

لپ کلام اینکه اگه یه روزی تصمیم گرفتید که فقط نیمه خالی لیوان های زندگیتون رو ببینید، میتونم تو یه ساعت بهتون آموزش فشرده بدم که چطور این کارو انجام بدید :| باور کنید خیلی ساده س فقط کافیه به بدترین اتفاقات احتمالی ممکن فکر کنید :|


* خوبی کنکورم اینه که حداقل خودتو بهتر میشناسی.

* حالا نمیشد مدرسه خودش ثبت نام کنه؟ همه مدرسه ها دانش آموزاشونو ثبت نام میکنن جز مدرسه ما :|

* یه حس درونی میگه که اصلا ثبت نام نکنم =)


+ در آغوش حق :)


زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend