نبودن، نرفتن + ضمیمه:)

نیست که نیست.

نه در خیابان‌ها، نه در مغازه‌ها، نه در مسجدها، نه در ...

می‌دانید؟ قسمت غمگین ماجرا آنجاست که او در دل‌ها هم نیست؛ نه در دل‌ها و نه حتی در فکرها. و احتمالا همه‌ی ما منکر نبودنش می‌شویم در حالی‌که می‌دانیم او -که باید جایی در مرکز زندگی می‌داشت- حالا شاید در حواشی زندگی‌مان نقش کوچکی داشته باشد.

او البته یک موجود افسانه‌ای نیست. او مردی‌ست که دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها دلش بیش از هر روز دیگری غمگین است. او مردی‌ست که همه‌ی آدم‌های‌ جهان در دلش جا دارند و او در دل کسی نیست مگر اندکی. 

او نیست که نیست. در حالی‌که او هرروز دعایمان می‌کند، هر روز صدایمان می‌زند و حتی شاید بارها او را دیده باشیم و نشناخته‌باشیمش.

ما آدم‌های بامعرفتی هستیم که منتظریم او از دوردست‌ها بیاید و نجاتمان دهد. ما منتظرهای نشسته و حق‌به‌جانبی هستیم که مدام دلمان می‌سوزد از نبودنش، می‌گیرد از مظلومیتش، می‌لرزد از غربتش و هم‌چنان بر صندلی‌های خود تکیه‌زده‌ایم.

نیستیم. خیلی وقت است که نیستیم. نه در خیابان‌ها، نه در مغازه‌ها، نه در مسجد ها، نه در...


------------------------------------------

* شاید همین حوالی. کنار قفسه‌کتاب یا کنار گل‌های یاس یا حتی در کتاب‌های درسی...  شاید بتوانیم خودمان را پیدا کنیم...



** لب‌خند:) + زندگی:) 



+ در آغوش‍ ِ بازِ خ‍‌دا :)))))


سلام
یعنی چیزی نمی تونم بگم، عالی بود :)
سلام علیکم

از نظر فنی و اینا یا محتوایی یا هردو حتی؟:)
تشکرات :)
از همه لحاظ حتی :)
وقتی صحبت از یار میشه، همۀ حواس متمرکز روی همون نقطه س.
احسنت :)
:)
درسته:) 
بازم ممنون که وقت گذاشتین:)
ما اخرتم از یاد بردیم چ برسه...:((
عکس قشنگی بود:)

شاید بهتر می‌بود میگفتی دنیا رو هم از یاد بردیم چه برسه به...
اینجوری عمق فاجعه واضح‌تر بود...:(

خییلی:)
خیلی خوب بود
به امید بیدار شدنمون از این خوابِ طولانی!
ممنون
میدونین؟ به نظرم ما خواب نیستیم. خودمونو زدیم به خواب! به امید اینکه تصمیم بگیریم بیدار باشیم:
:))) شما دخترید دیگه؟؟:)
 نه پسرم:) یوهاهاها...
خخخخ


آری دختر هستم😜
هیییییییی(از اونایی ک توش پر حرف)
هووووووف(از اونایی که توش پر از جوابه)

زیـــادی خوب بود و نمی شه چیزی گف :)


+ عکسم که عــــــ ـ‌ــ‌آلی :)

:) تشکرات بانو:))))

+ خدا رو شکر:)
چقدر امیدواری داشت
:)

بسی عاااالی بانو !:)))

بسی ممنون

عاااااالی بود.
ممنونم حوا بانو جانمم:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend