جانِ جان :)

خواستم فقط بگویم هرجا که باشی، هر شرایطی که داشته باشی، هرچقدر که دور شویم از هم، یا نزدیکِ نزدیک هم که باشیم، هرچقدر سرم شلوغ باشد و سرت شلوغ باشد، 

باز تو همان عشقی هستی که بودی :) همان رفیق‌ترینِ روزهای سخت و آسان. همان جانِ جانِ اسمارتیز و لا غیر :)

+ هیچ میدونی این روزا چقدر نگرانتم؟ :) 

++ هیچ میدونی همش دارم به این فکر میکنم که وقتی دیدمت پس فردا یا حتی روزهای دورتر، چطوری نزنم زیر گریه؟ :)    [اینجوری احساساتی بودن، مزخرفه :| ولی یه حس بزرگه که نمیتونم انکارش کنم]

+++ هیچ میدونی دلم میخواد همه جوره روم حساب کنی؟ :)

++++ خوشبختیت آرزومه رفیقِ شش ساله‌ی عزیزِ دلم :)


* مخاطب خاص داره:)

** یه اسکرین شات از این پست واسه مخاطب خاصش ارسال شده:)


* در آغوش حق(:

زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend