229

یه دستمال بردارم و گرد و خاکهای اینجا رو بگیرم. تار عنکبوتها رو از گوشه کنارش پاک کنم. کفِشو جارو بکشم. حیاتشو آبپاشی کنم. به گلدوناش آب بدم. چای دم کنم و توش هل بندازم. چای که دم کشید، دونه دونه استکانا رو بچینم و توشون نبات بذارم و زعفرون. چای بریزم. بوی هل اینجا رو برداره. بعدش شمام بیاین و بشینیم با هم گپ بزنیم و عصرای کوتاه پاییزی رو اینجوری بگذرونیم.

هوم؟ (:
زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend