آه...
تمامش کن دیگر نامرد. تا کی میخواهی بسوزی و بسوزانی؟ بس است دیگر.
بگذار حداقل پیکر آنان که از دل تو به آغوش خدا پناه بردهاند را بیرون بیاوریم.
تمامش کن. بگذار آرام بگیرند... آرام بگیریم...
تو را به خدا تمامش کن پلاسکو؛ تو را به خدا...:(
-------------
* لعنتی تموم نمیشه چرا؟:(
** سر کلاس معلم میگفت از پلاسکو، از انسانیت، از محبت، از انصاف... و من تمام آن دقایق را با اشک هایم زندگی کردم. میدانید؟ پلاسکو درد داشت. نه فقط به خاطر جانفشان ها... به خاطر تمام آنچه که دیدیم... به خاطر اینکه هنوز که هنوز است، یاد نگرفتهایم چطور رفتار کنیم.... پلاسکو انگار که بهانه باشد فقط....
*** قابل شناسایی نیستند... خدای من:(
+ در آغوش حق
- شنبه ۲ بهمن ۹۵