سفر نوشت ۲

سفر از این جهت قابل احترام است که تو مجبوری در آن بِکَنی. مجبوری از خودت و از خواسته‌های خودت بکنی تا به همسفرانت هم خوش بگذرد.

سفر یک تمرین است؛ تمرین بزرگ شدن...


* ولی کاش بقیه هم همین نظر را داشتند :|


* همچنان بابلسر/ شهریور ۹۶

خوب شد اون   َ و   ِ   رو گذاشتی:))
آره دیگه وگرنه یه چیز دیگه خونده میشد:)))
* ولی کاش بقیه هم همین نظر را داشتند :|
خخخخ
شدیدا باهات موافقم.
والا به خدا :|
آدم لجش میگیره خب خخخ
:)
کامنتدونیت رو نبند، لطفا.
این پست حرف منم هست.
(((:
کامنتدونی فعلا بازه، برگردم شهرم و اوضاع به روال سابق برگرده، احتمالا بسته میشه باز دی: خودم عاشق تک تک کامنتامم ولی امان از کنکور لعنتی:) دی:

واااای خیلی بده مگه نه ؟:/
من هر وقت تابستون رفتم شمال، توبه کردم دیگه پامو شمال نمی ذارم ولی پاییز که میشه، آرزوم میشه بتونم یه بار همون حوالی برم که خب نمیشه.
 
خوش بگذره(:
منم دیگه هیچ وقت تابستون نمیام شمال:/ کتلت شدیم رسما دی:
اووووف پاییز فکر کنم خیلی خوب باشه^_^

تشکر :))))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend