کوری !

مثل یک تماشاگر -تماشاگرِ هر چیزی- که چشمانش ضعیف است و در عین حال مشتاق دیدن جزئیاتِ چیز تماشایی‌اش است، چشمانم را ریز کرده‌ام و با دقت نگاه می‌کنم. در واقع چشمانِ فکرم را تا حد ممکن ریز کرده‌ام که جزئیات را بفهمم و از پس کلمات، چیزی به دست بیاورم که تأمینم کند. 

شاید لازم باشد پیش خدا بروم و عینکی طلب کنم که فهمم را بالاتر ببرد. حس می‌کنم دارم بین یک عالم کلمه‌ی نفهمیدنیِ انسان معاصر کور می‌شوم؛ کورِ کور. 



* پ.ن۱: تماشایی است ولی هرچیز تماشایی قابل استناد و قابل قبول نیست. گاهی کفری می‌شوم از دست خودی که حاضر نیست چیزی را به این راحتی بپذیرد. 


* پ.ن۲: اینکه از خوشحالی‌ام برای برد پرسپولیس یا برای برد تیم والیبال نمی‌نویسم، دلیل بر وجود نداشتنش نیست دی: 


* پ.ن۳: امنیت و آزادی... امنیت و آزادی... امنیت و آزادی... شما نظرتان درباره‌ی این دو چیست؟ وجود دارند اصلا؟ 


* پ.ن۴: اگر نمی‌خواستم حرف‌هایتان را در مورد این کلمات بدانم، اینها را در دفتر خاطرات خیلی شخصی‌ام می‌نوشتم! (:


+ در آغوش حق :)

عجیب خوب مینویسی وقتی اینجوری مینویسی گفته بودم بهت؟ :)
نه:)
وقتی گم میشم، بهتر مینویسم .... شاید چون حس میکنم تنها راه پیدا شدنم، نوشتنه... که البته نیست :)

خیلی خوب مینویسی اسماتیز جان :)
خیلی خوب میخونید :)))
امنیت و آزادی که وجود دارند! در این مکان و زمان ولی، خیر!
درباره بقیه متن هم بجز پی نوشت دوم، نظری ندارم که اونم نمیگم :)

خب، شما اون آزادی و امنیتی رو منظورتونه که وابسته به مکان و زمانه. منظورم از این دو کلمه، به اون معنایی بود که انسان معاصر یهو احساس کرد که نداره‌شون. مثلا فکر میکنید کسی که تو یه مکان یا تو یه زمان دیگه‌ای‌ زندگی میکرده یا میکنه، این دو رو داره؟

نظری غیر از خوشحالی دارین؟ (:
تعابیرتون جالبه .. عینک از خدا !!! :)))
اوهوم:)
دوا رو باید از طبیب خواست دیگه:)
امنیت داریم 
البته امنیت از نوع جانی و نه مالی و روحی

ازادی هم فقط ازادیه بیان!بقیه ازادیها همشون کشکه!
خب اول یه ارجاع به جواب کامنت آقای علی:) 
مثلا به نظرتون تحت چه شرایطی به این انواع امنیت میرسیم؟ و آیا واقعا همه‌ی امنیت تو همینا خلاصه میشه؟ چیز بیشتری نیست واقعا؟

آزادی روحی چطور؟ دی: اون کره‌س به نظر من :)
وقتی امنیت باشه آزادی هست دِگه.
فکر کردی تو اسارت آزادیه؟!:)دی

اسارت کلمه‌ی مقابل آزادیه. پس تو اسارت آزادی نیست.
ولی امنیت رو با اینا قاطی نکن. یعنی نمیشه یکی تو زندان امنیت داشته باشه؟ اتفاقا به نظر من تو زندان از همه جا امن تره دی:
ولی حالا کلا، بحث سر یه معنای بالاتری از این دوتا کلمه‌س، نه صرفا آزادی و امنیتی که وابسته به مکان و زمانه.
(:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend