بیاید بعد از این همه غر زدن به کنکور، یه خرده هم از معدود خوبیهاش بگیم. حالا هرکی هم ندونه، شما خوب میدونید که من همون اسمارتیزی هستم که بارها داد و فغان سر داده از دست کنکور دی:
کنکور یه جورایی مثل زندگی میمونه. رحم و مروت تو ذاتش نیست که بگه حالا این بدبختی که با من درگیره، ۱۸ سالشه هنوز، بذارم یه کم طعم زندگی بچشه. نه این حرفا حالیش نیست و خب یه جورایی به آدم میفهمونه هرچیزی به اون سادگی که تو بخوای و سریعا خانوادهت بذارن جلوت نیست. میفهمی هرچیزی یه قیمتی داره و تلاش آدماست که بهشون قیمت میده.
یا حتی میشه با کنکور به خودشناسی هم رسید =| به همین سوی چراغ دی: مثلا من قبل دوران کنکوری بودن یه تصوراتی از خودم داشتم و به هرحال فکر میکردم مدیریت بحرانِ درونم خیلی قویتر باشه از مدیریت بحران کشورمون حداقلش :/ که خب نبود و نه تنها نبود، که خیلی هم فاجعه بار بود. یعنی تو این مدت هر بحرانی پیش میومد با سیاست ماستمالی و دور زدن بحران پیش رفتم و خب... الانم همونه، چیزی تغییر نکرده دی: اما حداقلش من فهمیدم این جنبه از وجودم خیلی اوضاعش فاجعه باره.
یا مثلا کنکور و کنکوری بودن میتونه بهت مینیمم و ماکزیمم تحمل، تلاش، صبر، استرس، خواب (:/)، تنبلی، بیحوصلگی و خیلی چیزای دیگه رو نشون بده و خب این خوبه و حالا یعدش آدم اگه خواست میتونه اینا رو کم یا زیاد کنه و بعد ببینه چطور واکنش نشون میده به تغییرات :/ یعنی این کاری که من دارم با خودم میکنم رو محققان هم با موشهای آزمایشگاهیشون نمیکنن دی:
یکی دیگه از مزیتهای کنکور، دور بودن موقتی از جمعهای خالهزنکی فامیل و همسایههاست. این مورد هرچند موقتیه اما بازم به نوبهی خودش خیلی خوبه :))) اینکه دیگه مجبور نیستی نظرتو درمورد رنگ آخرین مانتوی دخترخالهی پسر داییت اعلام کنی خب خیلی دلپذیره :/ و اینکه دیگه وقتی نباشی تو مهمونیا، هی نمیگن کو اسمارتیز چون میدونن که کنکور داری در صورتی که قبل از این اگه نمیرفتی مهمونی به منزوی بودن و روابط اجتماعی پایین داشتن محکوم میشدی :/ نه خداوکیلی مهمونی که فقط واسه پز دادن برگزار میشه، رفتن داره؟ حالا گیرم خاله و دایی و عمو و عمه و شمسی و فلان و بهمان ناراحت شن:/
یا مثلا این خانومایی که تو مسجدن و یهو نمیدونم از کجا میفهمن تو چقدر دختر خوبیای و همون لحظه یهو میان شماره میگیرن که مزاحم شن واسه امر خیر، در شرایط کنکوری به راحتی میشه اینا رو هم دست به سر کرد ولی در شرایط غیرکنکوری و وقتی بهانهای نداری، برای دست به سرکردنشون باید به همهی چهارده معصوم توسل ببندی بلکه یه جوری بیخیال شن پسر با کمالاتشون رو بهت غالب کنن :/
و خب...
همیناست دیگه :) انتظار بیشتری هم نباید از کنکور داشت واقعا :) ولی به جرئت میتونم بگم که این کنکور بود که به من نقش تلاش و اراده رو تو زندگی یاد داد واین اونقدر خوب هست که بتونم بگم کنکور رفیقمه... آره خب؛ رفیق شدیم با هم حالا هرچی اذیتم کرده باشه و بکنه در آینده :)
* درختای حوالی شماهام شکوفه دادن؟=)
+ در آغوش حق :))
- شنبه ۱۹ اسفند ۹۶