پردازش

روزهاست که میخوام بیام و بنویسم و بگم که هر آدمی با رویاها و آرزوهاش زنده‌س. هر آدمی با هدف‌های منحصر به فرد، فکرهای منحصر به فرد و رویاهای منحصر به فرد زندگی میکنه. شاید این وسط خیلی‌ها باشن که به کپی پیست کردن همه‌ی اینها عادت کرده باشن ولی موضوع اینه که ما اگه آدمی پیدا کردیم که تو این شلوغی دنیا هنوز به آرزوهای انحصاری‌ش بها میداد، باید با کلنگ بیفتیم به جون برج رنگارنگ رویاهاش و خرابش کنیم یا کمکش کنیم اون حجم عجیب از رویاهای رنگی رو به واقعیت تبدیل کنه؟

همیشه هر وقت یه نفر من رو اون‌قدر امینِ خودش دونسته که برام از عمیق‌ترین و اصلی‌ترین هدف‌های زندگیش حرف بزنه، تمام قدرتم رو صرف این کردم که برای رسیدن به هدف‌هاش براش پل بسازم، امیدوارش کنم، از رویاهاش حمایت کنم و نذارم جا بزنه. اما نمیدونم چرا هر وقت به یک نفر اعتماد کردم تا براش از عمق زندگیم حرف بزنم، انگشت اشاره‌شو گرفته سمتم و بهم گفته «ببین همه اینا خیلی خوبه‌ها ولی تو خیلی آرمانگرایی...» و من فقط تا همینجا‌ی حرف‌هاشونو گوش میدم. نمیدونم آرمانگرا بودن دقیقا یک تعریفه یا تخریب؛ فقط میدونم برای من مثل یک فحش میمونه، بس که هرکس که فقط گوشه‌ای از رویاهام رو دید، سعی کرد با همین یک کلمه همه‌ش رو آوار کنه رو سرم. 

همین چند روز پیش، آخرین امیدم رو هم از دست دادم و... و فکر میکنم برای طی کردن یک مسیر بلند و طولانی و پر از چاله‌، تنها بودن شاید سخت باشه ولی به امتحانش می‌ارزه :)


* هنوز هم هرکس میفهمه تربیت معلم نزدم، یه نگاه عاقل‌اندر سفیه بهم میندازه و میگه «امیدوارم پشیمون نشی»  =| منم امیدوارم، اما اگر هم پشیمون شدم روزی، به تک تک انتخاب‌های این روزام احترام میذارم. 


** پارسال تو مسیر کنکور فکر میکردم هیچ‌کی جز خودم نمیتونه کمکم کنه. امسال فکر میکنم هیچ‌کی جز خودم نیست که کمکم کنه. 


*** بعضی وقتام بابت فعالیت‌های بیشترم تو اینستاگرام عذاب وجدان میگیرم و حس میکنم دارم به وبلاگ خیانت میکنم دی:


**** واژه‌ی «رویاپرداز» از رویا و پرداز تشکیل شده و پردازش یعنی تبدیل کردن یک ماده‌ی خام به چیزی کارآمدتر و مفیدتر... 



+ در آغوش حق (:



شنبه ۱۰ آذر ۹۷ , ۱۸:۱۵ نگار جهانشاهی
خوبه عالی
:)
منم تربیت معلم نزدم
ولی یه جا کفتن که تکمیل ظرفیت زدن
ادم باید با ارمان های خودش زندگی کنه نه با ارمانهایی که دیگران براش مشخص میکنن!
رویا ها وقتی قشنگ ترمیشن که بهشون برسی
مسیرموفقست رو برای خودتون بسازید
آره تربیت معلم تکمیل ظرفیت زده بود... همون چند روزم باز همه بهم توصیه میکردن عاقل باشم و تربیت معلم بزنم =|
آره... و چه آرمان‌های دوری... اونقدر دور که آدم میترسه...

:)))
گاهی وقت ها نیاز هست بگیم "گور بابای بقیه" و کوله امون رو محکم تر بچسبیم و قدم هامونو محکم تر برداریم. حتی اگه نرسیم، این نرسیدن می ارزه. پس فکر کن، درباره آرزوهات تصمیم بگیر و با تمام امیدت به سمت آرزوهات برو. 
:) 

+ حس کردم کامنتم بوی نصیحت و اینجور چیزا گرفته :| اگه دیدی برای تو هم این طوره، با خیال راحت حذفش کن. 
داشتم بیشتر به این جمله‌ت فکر میکردم که «این نرسیدن می‌ارزه» میدونی؟ اونقدر از لحاظ روانی ضعیف شدم که تمام مسیرو با ترس از نرسیدن طی میکنم... ترسو و شکننده و ضعیف و کم‌حوصله شدم... خیلی زیاد...

+ اصلا :))) شاید باورت نشه ولی این روزا به شنیدن همچین مضامینی محتاجم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend