هر آمدنی، یه رفتنی داره و هر رفتنی، یه برگشتنی :)

:)

اینجا را بخوانید:)


دقیقا همه ی همان چیزی که در لینک بالاست، حال و هوای من است:)

نه حتی کمی رو به راهتر و نه بغرنج تر.

به طرز عجیبی به پست گذشتن های مدام، عشق می ورزم و با ولعی وصف نشدنی دوباره در وسط کارتن های وسایل(به قول بلاگرِ لینک بالا) بیخیال همه چیز میشوم و مینوسم. و البته همه ی اینها خوب است اما مشکل آنجاست که هنوز نمیدانم این عشق در ذاتم نهفته شده یا اکتسابی است و همان خودمانی ترش : جوگرفتگی!

به هر حال، هر چه که هست، دوستش دارم و به نظرم حس مقدسی میتواند باشد.

به هر حال، برگشتم :)


-----------------------

* شکسته ننویسی خیلی سخته. خییییلی زیاد. ولی میخوام تمرینش کنم:) یا میتونم یا نمیتونم دیگه:) خارج از این دوحالت که نداریم:) یادمه همون موقع‌هایی که تصمیم گرفته بودم یه مدت نباشم، جناب میرزا پستی در این مورد گذاشته بودن و بعدشم یه موجی راه افتاد که خیلیا پست گذاشته بودن و شکسته ننوشته بودن و اینا. 

* قرار بود برای شروع دوباره، اسم و آدرس تغییر کنه. که تغییر هم خواهد کرد. ولی خب دل من طاقت دوری نداشت. واقعا این حد از علاقه و شاید هم اعتیاد به وبلاگ‌نویسی عجیب نیست؟:/

شنبه ۱۱ دی ۹۵ , ۱۲:۵۸ دخترِ انار :)
تو میتونی من مطمئنم :)
خوش برگشتی نعیمه ی جان *_*
ذوق زده مون کردی اصلا **_**
کمکی چیزی خواستی بگو از پنجره بپرم بیام کمکت تارف نکنیا :)
از درم نمیام اصلا اصرار نکن پنجره با صفا تره :))
:)
(:
کامنت شما هم منو:)
پنجره:))))
ارتفاعش زیاده ها :)

شنبه ۱۱ دی ۹۵ , ۱۳:۰۰ دخترِ انار :)
سبز دلبری رو انتخاب کردی برای قالبت *_*
کلک نگفته بودی وبتم با مد و رنگ سال هماهنگ میکنی :))
اون عکس وبلاگتم که منو دیونه کرده اصلا از وقتی دیدمش **_**
تو پست نذاشتی چند وقته مارو ولع کامنت گذاشتن دربرگرفته :)))
آررره:) یه عالمه آرامشه:)
عههه واقعنا:) یه همچین چیزایی تو خودم دارم خخخ
آره خیلی خوبه اون عکسه:)
:)))

آفرین
 ادامه بدبد
قالب وبلاگتون هم زیبا شده
موفق باشید
ممنون:)
سلامت باشین
خوش برگشتید!
چرا اسمارتیز؟؟ نوتلا بهتر نبود؟؟ یا پشمک حاج عبدالله مثلا :))
:)
نوتلا خیلی تیره‌س خب:) البته واقعا خوشمزه‌س:)
پشمک حاج عبدالله خخخخخخ اصلا باید قبل از انتخاب اسم جدید با شما مشورت میکردم :)
شنبه ۱۱ دی ۹۵ , ۱۸:۴۷ یک دختر شیعه
اون حس ارامشی که وبلاگ نویسی داره هیچ کجای دنیا نداره
؛ )))
موافقم:))))
وبلاگ نوسی جذابه به خصوص وقتی دستنوشته های شخص خودت باشه نخ کپی پیستهای تکراری!
آره:)
کپی پیست کردن مطالب تو وبلاگ اصلا اون لذت رو به آدم نمیده..
خیلی خوش آمدید.
ان شاءالله خوش بدرخشی و خوش تر بنویسی..

ممنون از شما:)
؛))))
هر بلاگری که دست از نوشتن بکشه مسلما یا داره جای دیگه مینویسه یا اینکه مرده!!!


هوووممم:)
عجیبه:)) نیست؟؟:)
خوش برگشتی ^_^

=))))

دنبال شدید.
😊
((((:



مبارکا باشه:)
سلامت باشین:)
چهارشنبه ۱۵ دی ۹۵ , ۰۰:۱۸ محمدرضا مهدیزاده
گیج شدم :| :( اینجا کجاست ؟ اونجا کجاست ؟ قضیه چیه ؟ شکسته نویسی چه ربطی داره ؟!؟
وا چرا؟°-°

جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۰۰:۲۲ محمدرضا مهدیزاده
چرا نه ؟!؟!  گیج شدم کلاً گیج کننده بود :دی
شاید لینکه رو نخوندین خب... 
حالا برین سراغ پستای بعدی دیگه:) این یه جور سرآغاز بود:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
زندگی ذاتش مثل گودزیلاست؛ عجیب، غیرقابل پیش بینی، گاهی وحشتناک، گاهی جالب، گاهی آرام.
چطور می شود گودزیلا ها را رام کرد؟ و چطور می شود افسار گودزیلا را به دست گرفت؟
این همان چیزیست که آدم ها را به حرکت وا می دارد...

:)
پیام های کوتاه
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Customized by a Friend