قبلتر ها خانه فامیل ها که میرفتیم، چشمم میافتاد به تیوی روشن و bbc فارسی که راست و دروغ را مثل ماست و برنج با هم مخلوظ میکرد و به خورد مردم میداد. و در طی آن حرص میخوردم که این همه آدم چرا گوششان را و حتی عقل را میسپرند به اینها(که البته همه چیز را میگوید و خوب پوشش میدهد، فقط بعضی جاها معلوم نیست منبعش کجاست:/)
حالا اما خانه فامیل میروم و چشمم به تی وی روشن و bbc فارسی میخورد که راست و دروغ را مثل ماست و برنج با هم مخلوط میکند. و در طی آن خندهام میگرد به بعضی حرفها... خندهی از ته دل...
+ مصداقِ «خندهی تلخ من از گریه غمانگیزتر است»
++ داشت میگفت سینمای ایران تنها سینماییست که به حکومتش وصل است . و جمهوری اسلامی ایران(دقیقا به همین کاملی گفتش) با یک سینمای دولتی در حد جهان اینقدر میدرخشد. و من هنوز داشتم فکر میکردم که وات دِ فاز؟ و واقعا الان داری مخالف حرف میزنی یا موافق.... ولی مجری دیگر جلوی آقای کارشناس را گرفت...:)
+++ و حرفهایی که نمیشود گفت و حتی نمیشود نگفت. فقط باید یکجایی نگهشان داری که به وقتش بع زبان بیاوریشان... به وقتش...
++++ تعطیلات رو به پایان چقدر غمناک و ناامید کننده است:/
+++++ عنوان هم که کاملا ربطش با موضوع مشخص است دیگر؛ مگر نه؟ دی:
* در آغوش حق:)
- جمعه ۱۱ فروردين ۹۶