تو مفاتیح، اول دعای جوشن کبیر نوشته که بعد هر فراز بگید: "الغوث الغوث خَلِّصنا من النار یا رب" من تا دو سه سال پیش فکر میکردم باید اینو بگم که خدا منو از آتش جهنم خلاص کنه. مثلا فکر میکردم بعد از اینکه مُردم میرم جهنم بعد فرشته های خدا نشستن و هر کدوم یه گلوله آتشین پرت میکنن سمتم، یکی میاد آبجوش میریزه تو حلقم، اون یکی میاد هیزم میذاره دور و برم و خلاصه یه همچین وضعی. و حالا اینو باید گفت که حداقلش یکی دوتا گلوله آتشین کمتر سمتم پرت کنن یا حداقل هیزمای دور و برمو هی تجدید نکنن دیگه.
از دو سه سال پیش ولی اوضاع فرق کرد. من تا قبل اونم دعای کمیل زیاد خونده بودم. اما هیچ وقت معنیشو نخونده بودم. یه فرازِ دلبری هم هست اونجا که میگه "الهی؛ صَبَرتُ علی عذابک، فکیف اَصبرُ علی فراقک" ... خدایا حالا من این عذاب و اینا ها رو هم گیرم تحمل کردم، اما دوریتو دیگه کجای دلم بذارم؟ میشه مگه اصن؟
خلاصه همون موقع ها بود که دوهزاریم جا افتاد. بعدترش دیدم تو جوشن میگیم: "یا رفیق من لا رفیق له"، "یا انیس من لا انیس له"، "یا دائم اللطف"، "یا باسط الیدین بالرحمه"، یا دلیلی عند حیرتی" ، "یا مونسی عند وحشتی"، "یا رجائی عند مصیبتی" و اوووووه... اینقدر هست که میشه ساعتها نوشت ازش. دیگه از اون موقع ها فهمیدم دعا کردنم چقدر زشت و خنوکه حتی =| با طلب میگم ببین من فلان کاره رو کردم، حالا تو هم فلان. مگه بده بستونه؟ آره بود اون موقعا...
باز قشنگتر از جوشن مناجات حضرت امیره... هی وسطش میگه "مولای یا مولای" دلت میخواد بمیری اونجا قشنگ... هی میگه خب خدایا من که این ویژگی رو ندارم، تو ولی اتفاقا این ویژگیه رو داری. خب پس یه گوشه چشمی هم به ما بده دیگه قربونت. "مولای یا مولای، انت الدلیل و انا المتحیر، و هل یرحم المتحیر الّا الدلیل؟"، "مولای یا مولای، انت المعافی و انا المبتلی، و هل یرحم المبتلی الا المعافی"
دیگه بعد همه ی اینا، فهمیدم خیلی جاها منظور از خیلی عذابا و خیلی نارها، اونی نیست که من فکر میکردم... منظور عذابِ دوریه...فراق... فکیف اصبر علی فراقک؟
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان/ مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
** گوشه ی دعاهاتون، میشه من رو هم بگنجونید؟ :)
- دوشنبه ۱۴ خرداد ۹۷